محل تبلیغات شما
چند سال پیش تو اوج ناامیدی، افسردگی، اضطراب و هر کوفت سیاه و نگران کننده دیگه ای (مثل حال این روزهای هممون) به پیشنهاد برادرِ کم خردم ممد، قبول کردم برم دکتر.
ممد یه روز درِ اتاقمو باز کردو گفت: "پاشو بابا، پاشو بخودت بیا. باید خودتو درمان کنی. اینقدر مقاومت نکن. دکترا درس خوندن واسه همین چیزا. افسردگی داره از پا درت میاره. من یکیو میشناسم زنگ زدم رزرو کردم اگه مقاومت کنیو نیای خودم با کتک میبرمت".
به خودم گفتم برو امیرعلی، اینقدر سفت و یکدنده نباش، شاید واقعا باید کمک بگیری و یه دکتر (که ممد دایناسور هم داره تضمینشو میکنه) بتونه حالتو خوب کنه.
تو مطب در انبوهی از آدم های عادی نشسته بودم که یهو پیرمرد بغل دستیم برگشت بهم گفت: "خوب جایی اومدی جوون، آقای دکتر خیلی کارش درسته. ما خودمون بیست ساله که میایم پیشش".
لبخند زدم و گفتم چقدر خوب، برادرمم خیلی تعریف ایشونو کرده.
یهو تو دلم گفتم اگه کارش خوبه چرا یکی باید بیست سال بیاد پیشش؟ تا اومدم بترسم و بیشتر به این موضوع فکر کنم سریع گفتم قضاوت نکن امیرعلی، بذار میری خودت میبینیش.
منشی با نازو ادای خاصی اسممو صدا کرد و بهم گفت که برم اتاق آقای دکتر. طوری برای صدا زدم هر اسم قر و قمیش میومد که احتمال دادم بجز حقوق ثابتش یه درصدی هم بابت این رفتاراش میگیره.
وارد اتاق دکتر شدم و به دعوت ایشون روی صندلی نشستم.
یه کمی تا اومدم صحبت کنم و از مشکلاتم بگم، آقای دکتر یهو شروع کرد از فوبیاهای خودش گفت واسم. بعدش از مسیر زندگی خودش گفتو زن و بچه هاش.
اون حرف می‌زد و من گوش میدادم. اون از ترس ها و مسیر زندگیش میگفت و من بهش نظر میدادم یه جاهایی شوخی های یخی هم می‌کرد و قهقه میزد و من بخاطر لباس کمی که پوشیده بودم فقط سردم میشد.
آخرسر هم برای جمع بندی جلسه اول برگشت بهم گفت: "امیرعلی، آدم هایی مثل تو معمولا آخر سر خودکشی می‌کنند، سخت نگیر زندگیو. قرص هایی که نوشتم رو منظم بخور درست میشه".
لبخندی زدم و قبل از ترک مطبش بهش قول دادم بازم میرم پیشش.
وقتی اومدم بیرون به ممد فکر میکردم، به پیرمردی که سی سال میاد پیشش فکر میکردم، حتی به‌این فکر میکردم که دکتر چقدر به من نیاز داره و باید بیشتر ببینمش تا نم نم کنار هم درمان شیم.

سیل در سیستان و بلوچستان

پاییز خیلی سرد است،خیلی ....

فیلم کوتاه غزل / راه یافته به جشنواره First time Filmmaker بریتانیا

دکتر ,یه ,هم ,فکر ,گفتم ,زدم ,آقای دکتر ,و من ,بهم گفت ,تا اومدم ,فکر میکردم،

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش پینگ پنگ تهران Shirley's notes ایران دانلود | مرجع سوالات کنکور و دانشگاه | H نقد متفاوت فیلم، سریال، بازی بخششی تا آسمان loychauvisig darkrutpkoquan porrireco مطالب اینترنتی MAE81DEH