جناب سلینجر عزیز درود.
یک دهه ای می شود که بشریت را از سایه خود محروم ساخته اید. در این ایام نه چندان روشن، کوید 19 جای جنگ جهانی سوم را گرفته است. البته به اندازه هیتلر بی رحم نیست و کشته های کمتری را احتمالا به جای بگذارد، ولی به همان میزان کله خر است و به دنبال جهان گشایی.
در این مدت که دیگر دارد به درازا میکشد، احساس رفاقت بیشتری در ما شکل گرفته و با همان اسم کوچکش 'کرونا' صدایش میکنیم.
کرونا، این غول بچهی میکروسکوپی، پشت درب خانه هایمان در کمین نشسته و ما با شجاعت تمام با اندکی چاشنی ترس این روزها خودمان را سرگرم کرده ایم تا شاید این طلبکارِ چینی دست از سماجت بردارد و بی خیال این جسم حقیر شود. آخر بی پدر و مادر نه پولدار میشناسد نه فقیر، نه قوی می شناسد نه ضعیف، نه آقازاده و ت مدار حالیش میشود نه رفتگر زحمتکش، نه رشوه می شناسد نه پارتی
کلا انتقام میخواهد! نمیدانم چه مرگش است.
بگذریم. به لطف این ایام پس از سالها شاهکار ناتور/ناطور دشت شما را خواندیم. عجیب از دنیای پسا جنگ آمریکا شگرف زده شدیم. چه قلم و تبحری. دست مریزاد. با آن پسر بچه پسا بلوغی 17 ساله همزاد پنداری ها کردیم. آخ که چه دنیایی، اگر کسی نداند فکر میکند این رمان در ایام این روزهای مشرق زمین به نگارش درآمده.
بزرگوار فقط یک سوال، این حجم از جهان بینی و نگرش و حرف های آموزنده، برای یک پسر بچهی هفده سالهی اخراجی از مدرسه منطقی است؟
البته مهم لذت بود، که ما بردیم.
✏️امیرعلی مهاجری
فیلم کوتاه غزل / راه یافته به جشنواره First time Filmmaker بریتانیا
بی ,یک ,ایام ,جای ,جهان ,جنگ ,می شناسد ,ناطور دشت ,شناسد نه ,این ایام ,دشت شما
درباره این سایت